آدم ها در هر وادی که وارد می شوند اگر با هوشمندی کامل وارد بشوند یقینا حاصل بهتری را خواهند چید و نتیجه بهتری را به دست خواهند آورد؛ به عنوان مثال کسی که با هوشمندی و تحقیق وارد بازار می شود به سود نزدیک تر است تا کسی که بدون بررسی و اندیشه به بازار رفته است و بی گدار به آب می زند و یا کسی که رشته تحصیلی خود را هوشمندانه انتخاب می کند دیگر نیازی نیست بعد از دو یا سه ترم دانشگاه را ترک کند و یا تغییر رشته دهد.
 
عبادت نیز زمانی که هوشمندانه باشد قطعاً آثار بیشتری به همراه دارد و شاید به همین دلیل است که یک رکعت نماز عالم بهتر از 70 سال عبادت جاهل است و یا حتی آنگونه که در روایات آمده است خواب عالم از عبادت جاهل که هیچ حتی از عبادت عابد هم ارزشمند تر است؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به امیر مومنان(علیه السلام) فرمودند: یَا عَلِیُّ نَوْمُ اَلْعَالِمِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ اَلْعَابِدِ یَا عَلِیُّ رَکْعَتَیْنِ یُصَلِّیهِمَا اَلْعَالِمُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَةً یُصَلِّیهِمَا اَلْعَابِدُ.[1] اى على!!خواب عالم برتر از عبادت عابد است. اى على! دو رکعت نمازى که عالم بگزارد برتر است از هفتاد رکعت نماز عابد.
 
وقف یکی از عباداتی است که اگر به صورت هوشمندانه انجام شود می تواند پرونده اعمال نیک یک انسان را سالیان سال باز نگه دارد و به عنوان صدقه جاری لحظه به لحظه کفه نیکی های یک انسان را سنگین تر نماید؛ پیامبر اکرم (صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏ آله) در مورد صدقه جاریه که یکی از مصادیق آن وقف برای خداست می فرماید:إذا ماتَ الإنسانُ انقَطَعَ عَمَلُهُ إلاّ مِن ثَلاثٍ : إلاّ مِن صَدَقَةٍ جاریَةٍ أو عِلمٍ یُنتَفَعُ بِهِ أو وَلَدٍ صالِحٍ یَدعُو لَهُ.[2] با مرگ انسان، رشته عملش قطع مى ‏شود، مگر از سه چیز : صدقه جارى (وماندگار)، دانشى که مردم از آن بهره‏ مند شوند، و فرزند نیکوکارى که برایش دعا کند.
 
 
 
متأسفانه در بسیاری از موارد بنا به دلایل متعددی موقوفات به گونه ای وقف می شوند که ثمر دهی آن ها بسیار محدود شده و یا در گستره زمان و مکان بسیار محدودی مورد استفاده قرار می گیرد و بعد از مدتی از حیز انتفاع خارج می شوند.
 
برای آن که یک وقف هوشمندانه داشته باشیم بهتراست کارهای زیر را انجام دهیم؛
 

مشورت در وقف

مشورت به معنای استفاده از خرد جمعی برای رسیدن به هدف از طریق مطلوب تر است؛ قدیمی ها وقتی می خواستند به کسی برای استفاده از خرد جمعی توصیه کنند می گفتند "هرسری را عقلی است" سطح اندیشه، ‌زاویه دید،‌ میزان اطلاعات،‌ تجربه و دها عامل دیگر باعث می شود تا انسان ها با یکدیگر تفاوت دیدگاه داشته باشند؛ اما زمانی که موضوعی مانند وقف در دایره خرد جمعی قرار گرفت و همه دیدگاه ها بررسی شد آن وقت بهترین مسیر انتخاب خواهد شد؛ امیرمومنان(علیه السلام) در مورد برکات مشورت می فرماید: المَشورَةُ تَجْلِبُ لَکَ صوابَ غَیرِک.[3]شور و مشورت، نظریات صحیح دیگران را در اختیار تو می‌گذارد.
 
مشورت و استفاده از عقل جمعی را می توان یکی از سفارشات مهم خدا به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) دانست؛ خدا در قرآن به رسول خود می فرماید: وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ، فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ.(آل عمران/159) و در کارها با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد.
 
برای آنکه بتوان وقفی هوشمندانه داشت که پرونده آن سالیان سال باز باشد و انسان از برکات معنوی آن در دنیا و آخرت بهره مند شود بهتر است واقف قبل از آنکه اقدام به وقف مالی بکند با کسانی که نسبت به جایی که قرار است وقف در آن صورت پذیرد مشورت کند، عالمان دینی،‌ فعالان اجتماعی، معتمدین محل و کسانی که به نیازمندی های منطقه آشنایی بیشتری دارند بهترین افراد برای مشورت هستند. جالب است گاه در نیات واقفین که بیش از 900 نیت است نیت هایی دیده می شود که نشان از آن دارد که نه تنها واقف هوشمندی لازم را برای وقف نداشته است بلکه کوچک ترین مشورتی برای انجام وقف انجام نداده است!
 
 
 
به عنوان مثال فتحعلی خان صاحب دیوان موقوفه ای دارد که به موقوفه "نهار اغنیا" مشهور شده است. او این موقوفه را با این نیت وقف کرده است که هرسال ضیافتی رنگین برای اغنیا و اشراف قاجار و سرمایه داران بازار و خوانین محلی برگزار شود و از عواید موقوفه سفره ای پهن شود که در آن هفت نوع غذا شامل سوپ ، دو رقم برنج ، کوکو شیرین، سالاد الویه، گوشت و یک رقم خورش ، نوشیدنی متعارف و انواع میوه باشد. او وصیت کرده بود که وقفنامه در ابتدای ضیافت قرات شود و سپس حضار به عیش و نوش بپردازند؛ غرض شخص صاحب دیوان شاید این بوده است که مسئولان و حکام را سالی یک‌ بار به این بهانه دورهم جمع کند تا بلکه این گروه گرهی از گره‌ های مردم را به بهانه این گردهمایی بگشایند، تا اغنیاء سر یک سفره قرار گیرند و تحت تأثیر وقف قرار گیرند و لااقل بخشی از املاک و دارایی خود را وقف امور خیر برای ارج نهادن به مقام والای انبیاء و اولیاء و محرومان نمایند. غافل از اینکه از قدیم گفته اند سیر از گرسنه خبر ندارد و سواره از پیاده و آنان که بر سر سفره ای چنین رنگین تا خرتناق پر شده اند جز خواب عصرگاهی به چیز دیگری فکر نمی کنند.
 
اگر فتحعلی خان ناصر دیوان با عاقلی به مشورت پرداخته بود و او نیز بیخیالی شکم سیران را نسبت به گرسنگان به او گوشزد می کرد و توصیه می کرد به جای ریختن مال موقوفه به حلقوم خوانین عواید آن را مستقیم صرف محرومان نماید یقینا متن وقفنامه چیز دیگری می شد.
 

نیاز سنجی در وقف

نیاز سنجی یکی از اصلی تری کارهایی است که برای موفقیت در بسیاری از عرصه ها لازم است؛ وقف نیز یکی از همین عرصه هاست. اگر واقفین محترم قبل از آنکه وقفی را انجام دهند به نیاز سنجی در منطقه وقف بپردازند یقینا دایره وقف گسترده تر و وقف آن ها کارآمد تر خواهد شد؛ در حال حاضر بسیاری از موقوفات به دلیل تراکم نیت واقفان در موضوع واحد در یک منطقه بلا استفاده مانده است و چون بسیاری از موقوفات از لحاظ فقهی قابل تغییر نیستند علی رغم بلا استفاده بودن در نیت واقف استفاده دیگری نیز نمی توان از آن کرد؛ به عنوان مثال در منطقه از کرمان طبق رسمی دیرین هرکدام از کشاورزان و زارعان قطعه ای از زمین کشاورزی خود را برای ساخت مسجد بعد از وفات آن ها وقف می کنند؛ حال تصور کنید بسیاری از این زمین ها در مناطق دور از شهر هستند و آن هایی که به شهر نزدیک اند از حد نیاز آن روستا و آن شهر بسیار بیشتر هستند؛ نگارنده روستایی 2000 نفری را در آن منطقه مشاهده کرده است که درون روستا و  منطقه های نزدیک به روستا 11 مسجد ساخته شده بود؛ در حالی که حتی یک مسجد هم امام جماعت مستقر نداشت؛ حال اگر اهالی روستا به جای وقف مازاد بر نیاز برای مسجد خانه عالمی ساخته بودند و یا به سایر احتیاجات روستا مانند مدرسه؛ خانه بهداشت و دها نیاز دیگر پرداخته بودند و همان قطعه زمین را وقف امور دیگری می کردند چه بهشتی برای ادامه زندگی برای اهالی روستا درست می شد.
 
 
 
نکته جالب توجه این است که وقتی به مسئله نیاز سنجی ورود پیدا کنیم آن قدر نیات متنوع به دست می آید که هرکدام می تواند پرونده واقف را تا قیامت باز نگه دارد؛ در میان عرصه های نیاز اجتماعی نکاتی هستند که گاه هیچ کس به فکر رفه آن ها نمی افتد؛ اگر به وقف های گذشته و وقفنامه های مختلف سری بزنیم نمونه های جالبی از وقف ها را مشاهده می کنیم که واقف بر اساس یک نیاز متفاوت نسبت به آن اقدام کرده است.
مطابق اسناد، دریکی از شهرهای استان فارس باغ ‌های اصطهبانات باغ های پسته؛ بادامی و گردو وقف شده که مغز بادام و مغز گردو به بچه‌هایی که مسجد می‌آیند، می‌دهند و با این وقف مسجد را پر از جوان می ‌کنند. و یا در مشهد موقوفه‌هایی برای تأمین کفش زائرانی که کفش‌های آن‌ها گم می‌شود وجود دارد.در سال ۱۳۴۶ در تهران دو خواهر وقفی را انجام داده اند که از محل عواید موقوفه برای کودکانی که فاقد وسایل تفریح و سرگرمی هستند اسباب بازی خریداری شود تا به واسطه حفظ نشاط و سرگرمی از فساد اخلاقی آنها جلو گیری شود.
 

توجه به گستره نیت  

یکی از نکاتی که در وقف هوشمندانه مهم است این است که واقف اگر نیاز آنی و لازمی در محدوده وقف نمی بیند به گونه ای وقف کند که محدودیت جغرافیایی و زمانی در وقفنامه وجود نداشته باشد؛ به عنوان مثال در میان  موقوفات گاه مواردی به چشم میخورد که برای برگزاری مراسم عزای حسینی در فلان شهر و یا فلان روستا تعداد زیدی مغازه و یا قطعات بسیاری زمین وقف شده است و درآمد این وقف ها آنقدر زیاد است که به صورت عادی نمی توان این مقدار پول را در آن منطقه مطابق نیات واقفان هزینه کرد و به همین دلیل مبالغ هنگفتی دپو شده و یا متولیان از سر ناچاری به اسراف می رسند؛ در حالی که واقف اگر وقف خود را بدون گستره مکانی و یا زمانی قرار دهد متولیان وقف می توانند عوائد موقوفه را به جایی دیگر منتقل کرده و بهره های بیشتری از آن ببرند؛ جالب است که در سیره اهل بیت(علیهم اسلام) این مسئله به وضوح مشاهده می شود؛ به عنوان مثال از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که آن حضرت فرمودند: قَسَمَ رَسولُ اللَّهِ‏صلى الله علیه وآله الْفَی‏ءَ فَأصابَ عَلِیّاً أرضٌ فَاحتَفَرَ فِیها عَیناً فَخَرَجَ مِنها ماءٌ... فَقالَ: هِیَ صَدقَةٌ بَتّاً بَتْلاً فی حَجیجِ بَیتِ اللَّهِ و عابِرِ سَبیلِهِ لاتُباعُ و لاتُوهَبُ و لاتُورَثُ.[4]پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) پس از یکی از جنگ ها غنایم را تقسیم کرد. قطعه زمینى به على(علیه السلام) رسید. على(علیه السلام) در آن زمین چشمه‏ اى حفر کرد و چشمه به آب رسید؛ حضرت فرمود: این صدقه (و وقفى) است که آن را به طور قطعى (از ملک خویش) جدا کردم و به حاجیان خانه خدا و در راه‏ ماندگان حجّ، مخصوص گردانیدم؛ نه فروختنى است، نه بخشیدنى و نه ارث بردنى.
 
همان گونه که مشاهده می‌شود حضرت امیرمومنان(علیه السلام) موقوفه خود را به اهلی شهری و یا تاریخ خاصی منوط نکردند و با این حساب هر حاجی از هر شهری در صورتی که مشمول مفاد وقفنامه شود تا روز قیامت می تواند از این موقوفه استفاده کند.
 

 

تعیین متولی توانا امین

یکی ازمولفه های وقف هوشمندانه تعیین متولی امین و توانایی است که علاوه بر محافظت از وقف عواید آن را در نیت واقف مصروف دارد؛ متاسفانه گاه احساسات ناسیونالیستی و یا علقه های خانوادگی باعث می شود تا واقفان در وقفنامه های خود کسانی را به عنوان متولی وقف مشخص کنند که معلوم نیست توانایی تولیت موقوفه را داشته باشند؛ به عنوان مثال فرد در وقفنامه اولاد ذکور بزرگتر خود را تا روز قیامت متولی وقف می نماید؛ در حالی که خبر ندارد که آیا در آینده اصلا در نسل او اولاد ذکوری وجود خواهد داشت یا نه و اگر وجود داشته باشد صلاحیت و توانایی تولیت وقف را دارد یا نه! در چنین موارد حاکم شرع یا باید از نیت و دستور واقف تخطی کند و یا باید به نظاره بنشیند و نابودی مال موقوفه را مشاهده کند.
 
بهترین کار این است که افراد در زمان حکومت اسلامی سازمان اوقاف را متولی وقف خود کرده و یا در صورت عدم تمایل به این مسئله معیارهایی ماند عالم دینی تراز اول شهر را به عنوان معیار تولیت مشخص نمایند تا مال موقوفه در گذر زمان محفوظ بماند.
 

بهترین وقف، وقف لله

وقف لله یا وقف مطلق یکی از بهترین انواع وقف است و آن این است که فرد در زمان وقف نیت خاص و یا گستره زمانی و مکانی خاصی را مشخص نکند بلکه به صورت مطلق این مال را برای خدا وقف کند تا متولیان امین در آینده و آن زمانی که واقف بیش از زمان حیات به این وقف نیاز دارد بتوانند عواید وقف را در بهترین محل مورد نیاز هزینه کنند و واقف را از ثواب آن بهره مند سازند.
 
 
پی‌نوشت:
[1] عدة الداعی و نجاح الساعی ج۱، ص۷۵
[2] میزان الحکمه ، ح ۱۴۲۸۷
[3] فهرست‌غررالحکم، ص ١٨٣
[4] تهذیب الأحکام، ج‏9، ح 148